باد هر جا بخواهد می وزد

و صدای آن را می شنوی لیکن نمی دانی از کجا می آید و به کجا می رود، همچنین است هر که از روح متولد گردد

باد هر جا بخواهد می وزد

و صدای آن را می شنوی لیکن نمی دانی از کجا می آید و به کجا می رود، همچنین است هر که از روح متولد گردد

بستن

 

تمام پنجره ها بسته ست. اما صدای جیغ می آید و من به پوست تخمه ها خیره می شوم. منتظرم که هیچ اتفاقی نیفتد. پنجره ای را باز می کنم. باد می آید. می بندم. پنجره ای دیگر. بوی تریاک. می بندم. دوباره می نشینم به تخمه شکستن. با دست دیگرم لای کتابی را باز می کنم. ورق می زنم. چیزی نمی فهمم. منتظرم هیچ اتفاقی نیفتد.

 

تلفن که زنگ زد به خودم گفتم خودش است. اما نمی دانستم کی. گذاشتم زنگ بزند. شماره ناشناس است. گذاشتم زنگ بزند. شاید دوستان قدیمی هستند. دشمنان قدیمی. آدم های جدید، جسم های فعلی، روح های آتی. کف دستم را نگاه کردم. پوست پوست شده بود، آن قدر که تخمه شکستم.

 

صدای جیغ هنوز می آید. گوش هایم هنوز عادت نکرده. گوش هایم هیچ وقت به صدای جیغ عادت نمی کند. نمی توانم تخمه بشکنم. صدایش آزارم می دهد. به دیوارهای خالی نگاه می کنم. به خود می گویم پشتش چیست. جواب می دهم جهنم.

 

نظرات 9 + ارسال نظر
کشکول 19 مرداد 1386 ساعت 03:09 ق.ظ http://kashkolans.blogsky.com

و دیدار ها تازه شد

فارا 19 مرداد 1386 ساعت 03:44 ب.ظ http://fragile-dreams.blogsky.com

پنجره های بسته و صدای جیغ و تخمه....هومممم... چه نوستالوژی غریبی..

فنجون 21 مرداد 1386 ساعت 03:30 ب.ظ http://www.1fenjan-harf.blogsky.com/

از لحاظ ادبی جالب بود......ولی مثل آندسته از نوشته هایی که مخاطب خاص دارد!و کمتر کسی آنرا می فهمد......
ببخشید البته!

نوید 21 مرداد 1386 ساعت 04:22 ب.ظ http://bottles.blogsky.com

چرا؟؟؟؟؟؟؟؟

مینا 31 شهریور 1386 ساعت 03:18 ب.ظ http://aanaahita.blogsky.com

صدای جیغ ،بی هیچ اتفاقی...
کابوس چیست؟

فارا 12 مهر 1386 ساعت 04:16 ب.ظ

اره رفیق دارم روز به روز بهتر می شم...

گلابتون 14 مهر 1386 ساعت 12:02 ق.ظ http://hozz.blogfa.com/

منم به نشنیدن عادت نمی کنم

محمود 11 دی 1386 ساعت 03:32 ق.ظ http://www.cnaps.blogfa.com

بنویس. گاهی برای دلت بنویس و هر از گاهی نگاه کن که چه کس تخمه می شکند. بشکن و گاهی نگاه که می شکند. خواهی کسی بفهمد و خواهی نفهمد. من هنوز هم ایستاده ام تا تو را ببنیم در انتهای جاده خلوتی که می نویسند. من به تو بسیار امیدوارم. دوست من.

محمود 12 بهمن 1386 ساعت 03:03 ق.ظ http://cnaps.blogfa.com

به نظر مدل ایرانی داستان گربه اثر ادگار آلن پو هست.
درسته؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد